بسماللهالرّحمنالرّحیم
عملیّات والفجر
2
1- منطقۀ
عملیّاتی: استان آذربایجانغربی، جبهه شمال غرب، منطقۀ عمومی پیرانشهر-
رواندوز.
2- زمان: از
چهارشنبه 29 تیر تا هفتم مردادماه 1362.
3- رمز
عملیّات: یا الله، یا الله، یا الله.
4- ساختار
و سازمان: قرارگاه مشترک مالک اشتر (تاکتیکی حمزه سیدالشهداء(ع)) ارتش و
سپاه.
5- اهداف
عملیّات: خارج نمودن منطقه از دید و تیر دشمن، تصرف نقاط حساس و سرکوب اشرار.
6- نقشۀ منطقۀ
عملیّات:
مقدّمه
با توجه به
او که موجب نیروهای وی میگردید، به این مناطق جهت طرحریزی و اجرای عملیات
و به خصوص عملیاتهای محدود، جلب گردید. ضمن این که این امر میتوانست فرصت لازم
را به منظور بازنگری در راهبرد و تاکتیکهای رزمندگان اسلام برای طرحریزی
عملیاتهای بزرگتر فراهم آورد. این عملیات از جمله عملیاتهایی بود که رزمندگان
اسلام باید آن را در منطقه مرتفع کوهستانی بالای 2،000 متر از سطح دریا، انجام
میدادند.
منطقه عملیاتی
شمالغرب نسبت به مناطق عملیاتی جنوب که تا به حال عملیات گستردهای در آن انجام
نشده بود، تفاوتهایی داشت، که به چند مورد آن اشاره میگردد:
1- بر خلاف
جنوب، وجود محدودیتهای زمانی، مکانی و امنیتی برای تردد و جابهجایی در شماغرب.
2- حداکثر
میزان راهپیمایی نیروهای رزمنده برای رسیدن به خطوط دشمن و درگیر شدن در شب
عملیات، فاصله بین دو خاکریز خودی و دشمن بود. در حالی که در مناطق شماغرب نیروی
تکور باید چندین ساعت برای رسیدن به خطوط دشمن مسیر طولانی و پر فراز و نشیب کوه
و دشت و دره را با زحمت و از دست دادن توان طی کند و تازه با دشمن درگیر شود.
3- نیاز به
احداث جاده و زمانبر بودن ایجاد آن برای پشتیبانی و تدارک نیروی تکور پس از تصرف
هدف، با توجه به کوهستانی بودن منطقه و مشکلات مترتب بر آن. بر خلاف مناطق جنوب به
دلیل سهولت احداث جاده عملیاتی در زمان کوتاه.
4- با توجه به
مشکل تدارک نیروها، توجه به جیره عملیاتی برای نیرو در مناطق شمالغرب از اهمیت
بسیار بالاتری نسبت به مناطق جنوب برخوردار بود.
5- برتری امکان
اختفا و پوشش در شمالغرب نسبت به مناطق جنوب.[1]
وضعیّت عمومی منطقۀ عملیّات
منطقۀ عملیّاتی در محدودۀ محور
پیرانشهر در استان آذربایجانغربی ایران (منطقۀ غرب پيرانشهر در حدّ فاصل ارتفاعات
قمطره و تمرچين) و شهر رواندوز در استان اربیل عراق، قرار داشت. این منطقه به
استثنای دشت محدود شرق پیرانشهر کلّاً منطقهای کوهستانی و صعبالعبور است.
مهمترین عارضۀ مصنوعی منطقه، تنها دو شهر پیرانشهر در خاک ایران و رواندوز در خاک
عراق، میباشد که از لحاظ نظامی برای ایران و عراق دارای اهمّیّت فوقالعاده
استراتژیکی است. زیرا تنها محوری است که استان آذربایجانغربی ایران را به استان
اربیل عراق متّصل میسازد. بنابراین، از نظر مناطق مسکونی در این منطقه به غیر از
این دو شهر، منطقهای به عنوان عارضۀ مهمّ مصنوعی وجود ندارد.
زمین منطقه به
طور کلّی کوهستانی و با ارتفاع زیاد میباشد که در بعضی نقاط آثار و لکّههای برف
تا این وقت از سال مشاهده میگردد. در اکثر این ارتفاعات شیب بیش از 50 درجه وجود
دارد. دشمن با در
دست داشتن این منطقه، از دید و تیر کافی در عمق خاک ایران برخوردار بوده و تسلّط
کامل روی مواضع خودی داشته است. قبل از شروع عملیات، گسترش پدافندی دشمن در منطقه
به صورت پایگاهی در نقاط سرکوب بود. ارتفاعات مهمّ منطقه عبارت از؛ 2519 گردهمند،
2999 کدو، 2597 کینگ (معروف به آزادی)، 2506 سرسول، 2435 گردهگو، دربند و برزین
بودند. با توجه به این که در اغلب ماههای سال ارتفاعات این منطقه پوشیده از برف
بوده و سرمای شدیدی بر منطقه حاکم است، توجّه به ایجاد استحکامات متناسب با منطقه
برای استقرار نیروهای نظامی در این ارتفاعات، از اهمّیّت بالایی برخوردار بود.
ارتفاعات یاد شده مشرف بر جادّة پیرانشهر- نقده و جادّة پیرانشهر- سردشت در خاک
ایران، و شهرهای چومانمصطفی، رواندوز و دیانا، در خاک عراق میباشند. پادگان
حاجعمران واقع در عمق 15 کیلومتری خاک عراق و میان ارتفاعات بسیار مرتفع کدو،
کلاشین و تمرچین و قبل از تنگه دربند، در موقعیّتی سوقالجیشی واقع شده بود.[2]
استعداد کلّی دشمن در منطقه
دشمن در سراسر منطقه، سه رده خطّ پدافندی به صورت پایگاهی
داشت که هر ردة آن پوشیده از موانع و استحکامات بود. همچنین در اطراف پایگاهها،
سیم خاردار و میادین مین نصب و
تعبیه شده بود و بر روی ارتفاعات، نورافکن قرار داشت. استعداد دشمن در مجموع، حدود
2 تیپ پیاده به عنوان نیروی درگیر و یک تیپ پیاده و یک گردان زرهی، در احتیاط بود که در
منطقۀ عملیّاتی حاجعمران برای پدافند از محور رواندوز- پیرانشهر گسترش داشتند.
مواضع پدافندی دشمن عموماً نزدیک به خطّ مرز و در مناسبترین نقاط پدافندی مشرف به
منطقه قرار داشت. در مجموع دشمن حدود 53 پایگاه استقراری پدافندی داشت که 20
پایگاه آن اصلی و تقویت شده بود که تمامی پایگاهها به طور کامل از سوی برادران
اطلاعات تیپ 33 المهدی(عج) شناسایی شده بودند. در پایگاههای یاد شده، کمترین
نیروی دشمن 30 نفر و بیشترین آنها در حدّ یک گروهان (حدود 90 نفر)، برآورد میشد.
در ضمن بخشی از نیروهای ضد انقلاب داخلی که از سوی ارتش بعثی عراق تغذیه و
پشتیبانی میشدند، در این منطقه حضور داشته و ضمن انجام عملیاتهای ایذایی در داخل
خاک خودی، نیروهای عراقی را در مقابله با نیروهای خودی، کمک میکردند.
دشمن با توجه به شواهد و قرائنی که
از حضور و تحرک نیروهای خودی در منطقه به دست آورده و پی به اجرای عملیات نیروهای
خودی در این منطقه برده بود، قبل و حین عملیات، نسبت به انتقال یگانهای جدید به
منطقه شامل تعداد چهار تیپ پیاده و پیاده کوهستان و یک گردان تانک و تعداد زیادی
بالگرد، برای انجام پاتک و بازپسگیری مواضع از دست داده، اقدام نمود.[3]
استعداد توپخانه دشمن:
دشمن در طول
اجرای عملیات، نیروهای دشمن در مجموع حداقل با تعداد 8 گردان توپخانه پشتیبانی
میشدند:
1- استعداد
توپخانه پدافندی دشمن قبل از اجرای عملیات؛ تعداد 2 گردان توپخانه.
2- تعداد گردان تقویتی توپخانه در حین
عملیات؛ تعداد 6 گردان.[4]
اهداف عملیّات
1- خارج کردن منطقۀ پیرانشهر و
عمق خاک ایران از دید و تیر دشمن.
2- تصرّف تنگه دربند در خاک
عراق.
3- تصرّف نقاط حسّاس از جمله
ارتفاعات مهم و استراتژیک کینگ و کدو.
4- تصرّف پادگان حاجعمران به
منظور تسلّط بر شهر چومانمصطفی.
5- قطع پشتیبانی ارتش عراق از
ضد انقلاب داخلی.
6- انهدام نیروی دشمن.
6- بر هم زدن تمرکز دشمن از
مناطق عملیاتی جنوب.[5]
سازمان رزم
عملیّات
قرارگاه حمزۀ
سیّدالشّهداء علیهالسّلام، به عنوان قرارگاه اصلی و قرارگاه تاکتیکی مالک اشتر به
عنوان قرارگاه مقدم مشترک عملیّاتی ارتش و سپاه پاسداران در تاریخ 15 تیرماه 1362
در پیرانشهر مستقر و در تاریخ 18 تیرماه با استقرار در ارتفاعات قمطره در منطقه
پیرانشهر، فعّال گردید و طرحریزی عملیات را بر عهده گرفت. یک واحد چریکی نیز با
کمک افراد تیپ 23 نوهد و سپاه در منطقۀ کردستان سازماندهی شده بود که افراد آن را
کردهای مسلمان طرفدار انقلاب از جمله افراد ایل بارزانی تشکیل میدادند و به نام
"واحد کمبا 11" نامگذاری شده بودند. لذا استعدادی در حدود گردان تقویت
شده در منطقۀ عملیّاتی والفجر 2 حضور داشت که مأموریّت آن تنها مراقبت مرزی بود و
این استعداد در حدّی نبود که بتواند عملیّات آفندی اجرا نماید. در نتیجه یگانهای
زیر با استعداد مشخّص برای اجرای عملیّات در این منطقه فراخوانی و به کار گرفته
شدند:
الف- سازمان رزم قبل از عملیات:
1- تیپ 33
المهدی عجّلاللهتعالیفرجهالشّریف
(به استعداد 11 گردان).
2- تیپ 155 ویژۀ شهدا.[6]
3- تیپ 1 لشکر 77 خراسان ارتش (به
استعداد 3 گردان).
5- استعدادی در حدود 4 گردان توپخانه
از ارتش و یک گردان از سپاه پاسداران.
6- استعدادی از هوانیروز ارتش (دو
تیم آتش و حدود 20 فروند بالگرد پشتیبانی).
7- مهندسی جنگ جهاد سازندگی.
ب- سازمان رزم حین عملیات:
1- استعداد 2 گردان از لشکر 14 امام
حسین علیهالسّلام.
2- استعداد 2 گردان از لشکر 8
نجفاشرف.
3- گردانهای 105 و 125 پیادۀ (قدس)
لشکر 92 زرهی خوزستان.
3- نیروهای نامنظّم کمبا 11 (به
استعداد حدود 300 نفر).[7]
شرح عملیّات
عملیات والفجر
2، در ساعت 02:00 بامداد روز چهارشنبه 29 تیرماه سال 1362 با رمز مقدس"یا
الله، یا الله، یا الله"، تحت هدایت قرارگاه مقدم مشترک تاکتیکی مالک اشتر و
سه قرارگاه فرعی مالک اشتر 1، 2 و 3، در منطقه عمومی پیرانشهر، آغاز گردید.[8]
نیروهای اسلام
متشکل از برادران سپاه و بسیج و ارتش جمهوری اسلامی ایران[9]، بایستی با اعلام رمز عملیات، با عبور از
خطوط مقدّم خودی، تک رخنهای (دو طرفه) خود را به پایگاهها و مواضع دشمن بعثی و
اشرار مسلح ضد انقلاب به منظور انهدام آنان و تصرّف اهداف تعیین شده، آغاز
مینمودند. با توجه به شناساییهای انجام شده قبل از اجرای عملیات، عملیات از دو
محور چپ و راست جاده پیرانشهر به رواندوز، صورت گرفت. نیروها در محور چپ با عبور
از روستای کهنهلاهیجان، ارتفاعات کدو و گردهمند به دربند میرسیدند و محور دیگر
با عبور از بالای ارتفاع قمطره به طرف ارتفاع گردهکوه و گذر از آبادیهای رایات و
زینو، با محور اول در منطقه دربند الحاق برقرار میشد.
نظر به این که
تصرف اهداف بین تیپ 33 المهدی(عج) از سپاه و تیپ 1 لشکر 77 خراسان از ارتش، برابر توافق صورت
گرفته بین این دو یگان تقسیم شده بود، گردانهای این دو یگان از
این دو محور به طرف خطوط مقدم دشمن حرکت نمودند. لکن یکی از گردانهای عملکننده
تیپ 33 المهدی(عج) با توجه به فاصله زیاد تا خطوط دشمن، بایستی یک روز قبل از شروع
عملیّات، با انجام راهپیمایی شبانه، در محل از پیش تعیین شده در نزدیکی خطوط
دشمن، مستقر و با فرارسیدن شب عملیّات، همزمان با سایر محورها، با پشت سر گذاشتن
کلّیّۀ موانع و میادین مین و همچنین عبور از کانالهای ایذایی، خود را به خطوط
مقدّم و پایگاههای استقراری دشمن رسانده و با نیروهای دشمن درگیر میشد.
هدف کلی
عملیات، بستن تنگه دربند بود. زیرا با بسته شدن این تنگه، پشتیبانی 53 پایگاه
استقراری دشمن، قطع گردیده و نیروهای دشمن در محاصره قرار گرفته و شرایط بسیار
سختی بر جبهه دشمن حاکم میگردید. در مرحله اول عملیات، 7 گردان تیپ 33 وارد عمل
شدند. تعداد 3 گردان، از محور راست (بالا) وارد عمل شدند تا ضمن تصرف اهداف، تأمین
جناح راست عملیات را برقرار نمایند. با توجه به تأمین محور چپ توسط ارتفاعات بلند
و نداشتن جاده، یک گردان از تیپ 33 به این محور اختصاص یافته بود.[10] مأموریت
بستن تنگه دربند هم به یکی از گردانها به فرماندهی مرتضی جاویدی از نیروهای با
تجربه و عملیاتی تیپ گذاشته شد. گردانی که حرکت خود را یک شب زودتر در محور چپ با
نفوذ به عمق آغاز نموده و موفق به تصرف ارتفاع بردهزرد مشرف به تنگه دربند شده و
تنها مسیر تردد دشمن را زیر آتش مستقیم خود داشت. نیروهای این گردان با هدف قرار
دادن خودرو عبوری از تنگه، باعث بسته شدن جاده شدند. لودر اعزامی دشمن برای باز
کردن راه نیز هدف قرار گرفت. پس از خودرو حامل مهمات دشمن با خیال اینکه جاده بو
وسیله لودر باز شده، وارد تنگه شد و آن هم هدف قرار گرفته و منجر به انفجار
مهماتها گردید و در نتیجه تردد از تنگه کاملاً منتفی شد. این امر برای دشمن بسیار
سخت و نگران کننده بود. لذا اقدام به هلیبرن نیرو برای پاتک و عقب راندن نیروهای
خودی نمود که به بازپسگیری بخشی از مواضع، این گردان در محاصره قرار گرفت و این
محاصره مدت پنج شب و چهار روز به طول انجامید و گردان علیرغم پنج مرحله پاتک
سنگین و حداقل 12 بار بمباران هوایی نه تنها تسلیم نشد و عقبنشینی نکرد که حدود
60 نفر از نیروهای دشمن را نیز به اسارت گرفت و همچنان از این موضع دفاع
کرد. به طوری که نگهداری اسرا هم بر مشکلات گردان با نداشتن دسترسی به عقبه و
پشتیبانی نشدن و داشتن شهید و مجروح، افزوده شده بود.[11]
مأموریت دو
گردان آخر، گرفتن پادگان حاجعمران بود. این دو گردان علیرغم تلاش خود طی 4 شب،
موفق به تصرف پادگان نشدند. لذا صبح روز چهارم خلیل مطهرنیا مسئول عملیات تیپ 33
با پیشتازی خود و هدایت گردانها، طی یک درگیری سریع موفق شدند ساعت 09:00 صبح
وارد پادگان شده و با به تصرف درآوردن پادگان، این بخش از عملیات را با موفقیت به
پایان برسانند.
بخشی از اهداف
از جمله تصرف ارتفاع کینگ (آزادی) و محور تمرچین، به تیپ 1 لشکر 77 پیاده ارتش
سپرده شده بود. لکن علیرغم تلاش خوب و عملیات در دو شب متوالی و دادن تعدادی
تلفات، موفق به تصرف اهداف نشدند. لذا با توجه به اهمیت تصرف این اهداف به خصوص
ارتفاع کینگ، شب سوم این تیپ با کمک نیروهای تیپ 33 المهدی(عج)، ارتفاع را تصرف و
روی آن مستقر شدند.
با استقرار
نیروهای اسلام روی ارتفاعات دو طرف جاده پیرانشهر- رواندوز عراق، تسلط آنان بر روی
شهر چومانمی و پادگان آن، کامل گردید. ضمن این که پادگان دربند بابکرآوا و شیار
رایات که انبار مهمات نیروهای بعثی بود، منهدم گردید. با توجه به تصرف نشدن کامل
بعضی از اهداف از جمله ارتفاع 2519، نتیجه عملیات شب اول، در محور شمالی پیشروی تا
عمق 15 کیلومتری مواضع دشمن و استقرار در حدفاصل یال ارتفاعات 2519 (گردهمند) و
2999 (کدو) بود. لکن با تداوم عملیات در روز و شب بعد، ضمن تصرف ارتفاع 2519، در
مجموع بیش از سهچهارم اهداف تعیین شده برای این مرحله از عملیات، تصرف و محقق
گردید.
در مرحله بعدی
عملیات، قرار بود جاده رایات به دربند از بابکرآوا تا دربند پاکسازی شده و با
انهدام پایگاههای آن، نیروهای خودی در دربند مستقر گردند. لکن به علت فشار زیاد
دشمن و با تکیه بر سنگرهایی که تسلط کامل بر جاده و ارتفاعات دو طرف جاده داشت،
دشمن توانست جلو حرکت رزمندگان اسلام را در مسیر جاده سد نماید. لذا نیروهای خودی
تنها توانستند ارتفاعات دو طرف جاده تا نزدیکی دربند را با انهدام برخی از
پایگاههای دشمن در اختیار گرفته و دشمن را به صورت هلالی در این منطقه در محاصره
قرار دهند. بر این اساس، جاده ارتباطی پیرانشهر- رواندوز از قسمت جلو بابکرآوا تا
پادگان دربند و چومانمصطفی در اختیار دشمن باقی ماند و علیرغم در محاصره هلالی
شکل، به پدافند و حفظ مواضع خود در اطراف جاده و ارتفاعات کوچک مشرف بر آن، ادامه
داد. در خلال این درگیریها، تعداد پایگاههای فتح شده به 45 پایگاه رسید. در ضمن،
تا این مرحله از عملیات، علاوه بر انهدام بخش زیادی از نیروهای دشمن و تخلیه بیش
از 1000 تن اسرای عراقی به پشت جبهه، تجهیزات زیادی نیز جزء غنایم به دست آمده
بود.[12]
دشمن بعثی برای
پس گرفتن مناطق استراتژیکی آزاد شده توسط رزمندگان اسلام در جریان در عملیات
والفجر 2 و جبران ضربات مهلکی که از رزمندگان اسلام خورده بود، ضمن اقدام به اجرای
پاتکهای مداوم، به علت نداشتن قدرت رزمی در مقابل نیروهای خودی، علاوه بر بمباران
منطقه عملیاتی، مباردت به بمباران هوایی مناطق مسکونی شهرهای مختلف کشور نیز
مینمود.
دشمن با فشار
زیاد و پاتک شدیدی که با پشتیبانی آتش سنگین توپخانه همراه بود، در روز چهارم
عملیات، ارتفاع 1885 را از دست رزمندگان اسلام خارج و به تصرّف خود درآورد. لذا
ضمن این که این امر موجب روحیّه برای نیروهای دشمن و ایجاد انگیزه در آنان بود،
برای فرماند
هان دشمن نیز
ایجاد باور برای ادامۀ پاتکها و بازپسگیری مناطق از دست داده گردید. دشمن مصصم
بود با برنامهریزی و ایجاد آمادگی، به اجرای پاتک از طریق هلیبُرن و پیاده نمودن
نیرو با استفادۀ وسیع از بالگرد نموده و با تشدید هجوم سنگین خود روی مواضع
نیروهای خودی، اقدام به بازپسگیری مواضع از دست رفته نماید. لذا عملیّات هلیبرن
خود را با هدایت فرماندۀ سپاه یکم از ساعت 11:30 دقیقۀ صبح روز ششم مردادماه روی
ارتفاعات سرسول و گردمند در حالی که صدامحسین با حضور خود در شهر اربیل و اشراف
بر منطقه، اجرای آن را کنترل مینمود، آغاز کرد. دشمن با اجرای این عملیّات ویژه و
پاتک خود قصد داشت با 2 گردان، عملیّات هلیبُرن را روی ارتفاعات مهم و کلیدی
منطقه با محاصره و انهدام نیروهای خودی به انجام رسانده و ضمن خنثی نمودن عملیّات
رزمندگان اسلام در این منطقه، تسلّط خود را بر منطقه تداوم بخشد. لکن با الطاف
الهی و اجرای پشتیبانی آتش دقیق توپخانه[13] که با
هدایت دیدهبان نفوذی مستقر در نقطهای مسلط بر منطقه دشمن صورت میگرفت، با هدف
قرار گرفتن چند فروند بالگرد دشمن و انهدام آنها، سنگینترین پاتک دشمن خنثی
گردید. به طوری که تا ساعت 13:00 این روز تعداد 8 فروند بالگرد دشمن ساقط و تعداد
4 فروند دچار نقص فنّی گردیده و تعداد 6 خلبان کشته و 4 خلبان زخمی شدند. البتّه
دشمن بار دیگر در ساعت 13:45 بعد از ظهر، با 6 فروند بالگرد پاتک مجدد خود را آغاز
نمود و تلاش کرد نیروهای خود را روی ارتفاعات گردمند هلیبرن نماید که سه بالگرد
بیشتر موفق به این عمل نشدند. دشمن همچنان تلاش مینمود تا با بقیّۀ نیروها به
منطقه هجوم ببرد. ولی به دلیل مقاومت نیروهای خودی، در هدف خود ناکام ماند.[14]
با توجه به
حساسیت زیاد نشان دادن دشمن نسبت به عملیات رزمندگان اسلام در این منطقه و وارد
نمودن یگانهای جدید و بهکارگیری حجم وسیع بالگرد برای هلیبرن و تصمیم قطعی برای
بازپسگیری مناطق از دست داده، فرماندهان تصمیم به تقویت تیپ 33 المهدی(ع) با
انتقال توانی از سایر یگانهای سپاه به منطقه نمایند. لذا از روز سوم عملیات چند
یگان جدید وارد منطقه شده و به مقابله با دشمن پرداختند. تیپ 33 نیز با توجه نیاز
به بازسازی گردانها، از روز ششم عملیات، در مناطق رایات و زینو مستقر شد و ضمن
پدافند از این مناطق، به بازسازی گردانها پرداخت. این تیپ پس از 11 روز درگیری و
پس از حدود 5 ماه حضور در این منطقه، با ابلاغ فرمانده نیروی زمینی، برای شرکت در
عملیات بعدی، به منطقه سردشت و سپس به منطقه مریوان نقل مکان نمود.[15]
دشمن در ادامۀ
فشار و هجوم خود در روز هفتم مردادماه مجدّداً با پیاده نمودن نیرو به وسیلۀ
هلیبُرن و پشتیبانی بالگردهای توپدار، یگانهای درگیر خود را در حوالی ارتفاعات
گردمند تقویت و با 3 گردان تک خود را به منظور تصرّف ارتفاعات مذکور که نیروهای
خودی آن را به تصرّف خود درآورده بودند، انجام و در نتیجه موفّق گردید ارتفاع 2519
گردهمند و 2062 را به تصرّف خود درآورده و سرسختانه از آن پدافند نماید. دشمن در
ادامه قصد داشت از سمت جنوبشرقی، ارتفاعات کدو را دور زده و با محاصرۀ یگانهای
خودی، محور حاجعمران به دربند را از حوالی زینو مسدود نماید که موفق نشد.[16]
با شروع عملیات
والفجر 3 در منطقه مهران، مانورهای هوایی و عملیات هلیبرن دشمن در منطقه
حاجعمران کاهش یافت و حرکت دشمن به سمت تثبیت مواضع و مینگذاری اطراف مقرها،
گرایش پیدا نمود.
نتایج و
دستآوردهای عملیّات
1- آزادسازی
بخش زیادی از ارتفاعات مهم و استراتژیک منطقه از جمله ارتفاعات کینگ (آزادی).
2- آزادسازی
حدود 200 کیلومترمربع از خاک عراق.
3- خارج نمودن
شهر و پادگان پیرانشهر و روستاهای اطراف از بُرد توپخانه و دید دشمن.
4- بسته شدن
راههای عمده تدارکاتی ضد انقلاب داخلی در این منطقه.
5- به هلاکت
رسیدن و مجروح شدن بیش از 4،000 نفر از نیروهای دشمن.
6- انهدام
تعدادی تانک و نفربر و تعداد زیادی خودرو.
7- به اسارت
گرفتن 144 نفر از نیروهای ارتش بعثی عراق و 20 تن از اشرار مسلح ضد انقلاب.
8- سرنگون
نمودن تعداد 9 فروند بالگرد و 5 فروند هواپیمای دشمن.[17]
[1] مرکز اسناد و تحقیقات دفاع
مقدس سپاه پاسداران، برگرفته از: مرکز حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس ستاد کل
نیروهای مسلح، جلسات تدوین عملیاتهای دفاع مقدس، تشریح عملیات والفجر 2 از سوی
سردار محمدجعفر اسدی فرمانده وقت تیپ 33 المهدی(عج) و مجری عملیات والفجر 2، باغ
موزه انقلاب و دفاع مقدس، سالن شهدا، تاریخ 6 آبان 1403.
[2] مرکز اسناد و
تحقیقات دفاع مقدّس سپاه پاسداران، برگرفته از: «گزارش عملیّات والفجر 2، قرارگاه
مرکزی خاتمالانبیاء(ص)، تاریخ 30/04/1362، شمارۀ بازیابی سند 19757» و «گزارش
محور عملیّات والفجر 2، واحد طرح و عملیّات قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء(ص)،
شمارۀ گزارش 21-100-4، تاریخ 17/06/1362، شمارۀ بازیابی سند 448360» و«مرکز اسناد
سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، سیّدیعقوب حسینی، تاریخ جنگ تحمیلی
عراق علیه ایران، جلد 7».
[3] مرکز اسناد و
تحقیقات دفاع مقدّس سپاه پاسداران، برگرفته از: «رکن دوّم قرارگاه مشترک تاکتیکی
مالک اشتر، اعلام آخرین وضعیّت و ترتیب نیروی دشمن، شمارۀ نامۀ 13/10/02/501،
تاریخ 02/06/1362، شمارۀ بازیابی سند 288042» و «گزارش ویژۀ عملیّات والفجر 2، از
اطّلاعات عملیّات قرارگاه حمزۀ سیّدالشّهداء(ع) به قرارگاه مرکزی
خاتمالانبیاء(ص)، تاریخ 03/05/1362، شمارۀ بازیابی سند 19787» و «گزارش عملیّات
والفجر 2، قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء(ص)، تاریخ 30/04/1362، سند بازیابی شمارۀ
19757» و «گزیدۀ اسناد عملیّات والفجر 2، از تاریخ 11/03/1362 تا 21/06/1362،
گزارش ویژۀ عملیّات والفجر 2، تاریخ 03/05/1362، صص 176 و 177، شمارۀ سری 19787،
شمارۀ بازیابی سند 494925» و «محمّد درودیان، "آغاز تا پایان، سیری در جنگ
ایران و عراق"، جلد 2، 1391، ص 54 و 55» و «مرکز اسناد سازمان عقیدتی سیاسی
ارتش جمهوری اسلامی ایران، سیّدیعقوب حسینی، تاریخ جنگ تحمیلی عراق علیه ایران،
جلد 7» و «مرکز حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس ستاد کل نیروهای مسلح، جلسات تدوین
عملیاتهای دفاع مقدس، تشریح عملیات والفجر 2 از سوی سردار محمدجعفر اسدی فرمانده
وقت تیپ 33 المهدی(عج) و مجری عملیات والفجر 2، باغ موزه انقلاب و دفاع مقدس، سالن
شهدا، تاریخ 6 آبان 1403».
[4] مرکز اسناد و
تحقیقات دفاع مقدّس سپاه پاسداران، «گزیدۀ اسناد عملیّات والفجر 2، از تاریخ
11/03/1362 تا 21/06/1362، "گزارش نوبهای اطّلاعاتی شمارۀ 102 واحد طرح و
عملیّات قرارگاه حمزۀ سیّدالشّهداء(ع)، نامه شمارۀ 1020، تاریخ 20/04/1362، صص 147
و 148، شمارۀ سری 0146670" و "ضمیمۀ ب پیوست الف اطّلاعات به طرح
عملیّاتی شمارۀ 1 والفجر 2 قرارگاه مالک اشتر، تاریخ 26/04/1362، صص 33 و 34"
و "گزارش نوبهای اطّلاعاتی شمارههای 104 و 105 واحد طرح و عملیّات قرارگاه
حمزۀ سیّدالشّهداء(ع)، تاریخهای 01/05/1362 و 10/05/1362، صص 166 و 168 و 218،
شمارۀ سری 666431 و 019817" و "شمارۀ 2302-23/11، تاریخ 06/05/1362، صص
191 و 193، شمارۀ سری 019795"، شمارۀ بازیابی سند 494925» و «گزارش نوبهای
اطّلاعاتی شمارۀ 104 واحد طرح و عملیّات قرارگاه حمزۀ سیّدالشّهداء(ع)، مدّت دوره
از 26 تیر تا سوّم مردادماه 1362، نامۀ شمارۀ 2302-32/11، تاریخ 06/05/1362، شمارۀ
بازیابی سند 19795» «گزارش نوبهای اطّلاعاتی شمارۀ 104 ویژۀ منطقۀ عملیّاتی
والفجر2، واحد طرح و عملیّات ستاد منطقۀ 11 به واحد طرح و عملیّات ستاد مرکزی
سپاه، تاریخ 01/05/1362، شمارۀ بازیابی سند 146664» و «رکن دوّم قرارگاه مشترک
تاکتیکی مالک اشتر، اعلام آخرین وضعیّت و ترتیب نیروی دشمن، شمارۀ نامۀ
13/10/02/501، تاریخ 02/06/1362، شمارۀ بازیابی سند 288042».
[5] مرکز اسناد و
تحقیقات دفاع مقدّس سپاه پاسداران، «محمّد درودیان، "آغاز تا پایان، سیری در
جنگ ایران و عراق"، جلد 2، 1391، ص 54» و «گزارش عملیّات والفجر 2، قرارگاه
مرکزی خاتمالانبیاء صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم (باختران)، تاریخ 30/04/1362،
شمارۀ بازیابی سند 19757».
[6] فرمانده تیپ
ویژه شهدا، شهید محمود کاوه بود. آقای اسدی خاطرهای از رشادت و شهامت این شهید
پیرو مکتب امام خمینی از زبان سرهنگ سنجابی جانشین وقت فرماندهی تیپ پیرانشهر از
لشکر 64 ارومیه را نقل کردند که: "روزی یک جوان مشهدی نزد من آمد و مهمات
خواست. گفتم مهمات برای چه میخواهی؟ گفت قرار است برویم فلان روستا را پاکسازی
کنیم، مهمات کم داریم. اگر به ما بدهی، میرویم و اگر هم ندهی میرویم ولی در آن
دنیا یقهات را میگیریم. چون تو میتوانی به ما مهمات بدهی. گفتم اسمت چیه؟ گفت
کاوه. گفتم چند نفر داری؟ گفت 130 تا 140 نفر. گفتم میشود من بیایم و نفرات
تو را ببینم؟ گفت بله در فلان جا مستقر هستیم. رفتم آنجا و متحیر ماندم. دیدم از
پیرمرد 70 ساله تا جوان 15 ساله با کفش و لباس شخصی، لباس نظامی و ... . گفتم با
اینها میخواهی بروی بجنگی؟ گفت آره مگر اینها چه عیبی دارند؟ خلاصه من مهمات
مورد نیاز را دادم. اما در این فکرم که امام خمینی با این ملت چکار کرده که افرادی
این چنین تربیت شدهاند که در اوج کمبود با قناعت و بدون نق زدن، 100 درصد آماده
برای عملیات و جانفشانی هستند؟ در حالی که من تحصیل کرده مراکز نظامی خارج هستم.
آنها برای تشکیل حتی یک گردان با مشاوره کارشناسان متعدد از جمله کارشناسان تغذیه،
روانی، نظامی و ...، بهره گرفته و تشکیل این گردان در طول مدتی مثلاً دو
سال، به نتیجه میرسد. کارشناسان میگویند اگر 60 درصد خواسته ما برآورده
شود، این گردان 100 درصد بازده خواهد داشت. چون انتظار از ربات 100 درصد است نه از
اینها که انسان هستند." [برگرفته از: مرکز حفظ آثار و ارزشهای دفاع
مقدس ستاد کل نیروهای مسلح، جلسات تدوین عملیاتهای دفاع مقدس، تشریح عملیات
والفجر 2 از سوی سردار محمدجعفر اسدی فرمانده وقت تیپ 33 المهدی(عج) و مجری عملیات
والفجر 2، باغ موزه انقلاب و دفاع مقدس، سالن شهدا، تاریخ 6 آبان 1403].
[7] مرکز اسناد و
تحقیقات دفاع مقدّس سپاه پاسداران، «دستور عملیّاتی شمارۀ 1 والفجر 2 قرارگاه مالک
اشتر 2، تاریخ 26/04/1362، شمارۀ اعلام وصول م-س-12، شمارۀ بازیابی سند 19731» و
«فهرست یگانهای شرکتکننده در عملیّات والفجر 2، تاریخ 29/04/1362، سند شمارۀ
19755» و «گزارش چگونگی اجرای عملیّات والفجر 2، نامۀ شمارۀ 1494-30/22-ط تاریخ
09/05/1362، ستاد مرکزی سپاه به مناطق 11گانه، سند شمارۀ 19812» و «گزیدۀ اسناد
عملیّات والفجر 2، از تاریخ 11/03/1362 تا 21/06/1362، گزارش ویژۀ عملیّات والفجر
2، از اطّلاعات عملیّات قرارگاه حمزۀ(ع) به قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء(ص)،
"تاریخ 29/04/1362، ص 88، شمارۀ سری 019755" و "تاریخ 03/05/1362،
ص 176، شمارۀ سری 19787"، شمارۀ بازیابی سند 494925» و «گزیدۀ اسناد تکمیلی
عملیّات والفجر 2، جلد اوّل، ص 22» و «پیوست پ آتش پشتیبانی به طرح عملیّاتی شمارۀ
1 والفجر 2 قرارگاه عملیّاتی مالک اشتر، تاریخ 26/04/1362، شمارۀ بازیابی سند
538643 و 278939» و «یادداشتهای روزانة شهید حسن شفیعزاده فرماندة توپخانة سپاه،
عملیّات والفجر 2، "سازمان برای رزم توپخانه (مرحلۀ اوّل)، تاریخ 16/04/1362"،
و "سازمان (مرحلۀ دوّم)، تاریخ 11/05/1362"، دفتر 470» و «مرکز اسناد
سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، سیّدیعقوب حسینی، تاریخ جنگ تحمیلی
عراق علیه ایران، جلد 7».
[8] مرکز اسناد و
تحقیقات دفاع مقدّس سپاه پاسداران، گزارش قرارگاه خاتمالانبیاء(ص) باختران از
عملیات والفجر 2، شماره بازیابی سند 19757.
[9] بخشی از
نیروهای پیشمرگان مسلمان کُرد و مبارزین مسلمان عراقی نیز در این عملیات، حضور
داشتند.
[10] فرمانده این
گردان شهید حاج علی نوری بود. ایشان در سومین روز عملیات والفجر 2 به شهادت
رسیدند. برادر ایشان هم به نام محمد، در لشکر 19 فجر به شهادت رسیده بودند. سردار
اسدی نقل میکنند در حالی که بنده تنها از شهادت این دو برادر با خبر بودم و حاج
علی فرمانده گردان یگان خودم بود، روزی به اتفاق سردار یداللهی به لامرد رفتیم تا
از خانواده ایشان سرکشی کرده باشیم. قبل از ظهر درب منزل رسیدیم مادرش دم درب آمد
و آقای یداللهی معرفی کرد. گفت خیلی خوش آمدید و قدمتان روی چشم ما. ولی من خواهش
میکنم شما برای ناهار بیایید. اصرار ما فایده نکرد و گفت میخواهم خاطرهای
برایتان بگویم. خلاصه رفتیم و بعد از نماز برگشتیم و وارد اطاقی در منزل شدیم. این
خانم روستایی بیسواد به من گفت آقای اسدی من زمان شاه در این اطاق خوابیده بودم.
در خواب دیدم امام حسین علیهالسلام با اسب به درب خانه ما آمد. سراسیمه آمدم رکاب
اسبش را بوسیدم گفتم آقا تو را به خدا یک توک پا بیا تو خانه ما و خانه را متبرک
کن. امام حسین داخل شد و گفت آمدهام پسرانت را ببرم. این خانم در حالی که دو پسرش
در کنارش نشسته بودند، گفت من گردنخور دست این دو تا را گرفتم و گفتم این دو تا
مال من و آن چهار تا مال تو. ای کاش گفته بودم هر 6 تا را ببر. من فکر
میکردم ایشان مادر دو شهید است لذا گفتم خوب حاج علی و محمد شهید شدند. گفت نه
چهار تا از پسرانم شهید شدند. فهمیدم الآن مادر چهار شهید است. ما کجای عالم
میتوانیم یک چنین انسانهایی پیدا کنیم؟ [برگرفته از: مرکز حفظ
آثار و ارزشهای دفاع مقدس ستاد کل نیروهای مسلح، جلسات تدوین عملیاتهای دفاع
مقدس، تشریح عملیات والفجر 2 از سوی سردار محمدجعفر اسدی فرمانده وقت تیپ 33
المهدی(عج) و مجری عملیات والفجر 2، باغ موزه انقلاب و دفاع مقدس، سالن شهدا، تاریخ
6 آبان 1403].
[11] در حین عملیات،
دشمن با انجام پاتکهای سنگین موفق شده بود بخشی از مواضع تصرف شده را با عملیات
هلیبرن بازپس گرفته و این گردان را در محاصره قرار داده و طی یکی دو روز حلقه این
محاصره تنگتر نماید. با توجه به این که عقب آمدن این گردان و از دست دادن این
موضع، باز شدن تنگه دربند که تنها راه پشتیبانی دشمن بود، را در پی داشت و باعث
تغییر اساسی در سرنوشت عملیات میگردید، فرمانده گردان [شهید] مرتضی جاویدی با درک
این واقعیت، به هیچ عنوان حاضر به عقبنشینی و تخلیه موضع خود نشد و در برابر
دستور و تأکید فرمانده یگان و سایر فرماندهان حتی سرهنگ صیادشیرازی فرمانده نیروی
زمینی ارتش که او را به آمدن عقب فرامیخواندند، تنها پاسخ او این بود:
"اسلام یک بار از تنگه احد ضربه خورد و بنا نیست این تجربه مجدد تکرار شود.
همان یک بار برای اسلام کافی است." در نهایت این گردان مدت پنج شب و چهار روز
در محاصره کامل با اعتقاد راسخ به نصرت الهی، با حفظ موضع، نتیجه عملیات را نیز با
برتری رزمندگان اسلام حفظ نمود. پس از عملیات، نیروهای تیپ 33 المهدی(عج) موفق به
دیدار حضرت امام خمینی شدند. در این دیدار، سرهنگ صیاد خطاب به حضرت امام عرضه
میدارند: این جوان [اشاره به مرتضی جاویدی] مدت پنج شب و چهار روز با گردان خود
در محاصره دشمن بود و در پاسخ به عقب آمدن میگفت: "اسلام یک بار از تنگه احد
ضربه خورد و بنا نیست این تجربه مجدد تکرار شود." و حاضر نشد موضع مهمی را که
در اختیار گرفته بود، خالی کند. در این لحظه حضرت امام از جای خود بلند شده و به
طرف برادر جاویدی رفته و با در آغوش گرفتن او، بر پیشانی او بوسه میزنند. شاید
ایشان تنها فرمانده گردانی باشد که امام امت بر پیشانی او بوسه زده باشد. مرتضی
جاویدی معروف به "اشلو" و "سردار تنگه احد"، متولد 22 اسفند
1337 در روستای جلیان شهرستان فسا است. بزرگمردی که در عملیاتهای متعدد شرکت داشت
و سرانجام در 7 بهمن 1365 در عملیات کربلای 5 و در منطقه شلمچه به شهادت
رسید. [برگرفته از: مرکز حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس ستاد کل نیروهای
مسلح، جلسات تدوین عملیاتهای دفاع مقدس، تشریح عملیات والفجر 2 از سوی سردار
محمدجعفر اسدی فرمانده وقت تیپ 33 المهدی(عج) و مجری عملیات والفجر 2، باغ موزه
انقلاب و دفاع مقدس، سالن شهدا، تاریخ 6 آبان 1403].
[12] مرکز اسناد و
تحقیقات دفاع مقدّس سپاه پاسداران، «گزیدۀ اسناد عملیّات والفجر 2، از تاریخ
11/03/1362 تا 21/06/1362، "گزارش نوبهای اطّلاعاتی شمارۀ 104 واحد طرح و
عملیّات قرارگاه حمزۀ سیّدالشّهداء علیهالسّلام، تاریخ 01/05/1362، ص 166، شمارۀ
سری 666431" و "گزارش عملیّات والفجر 2، صص 172 و 173، شمارۀ سری
019786" و "گزارش ویژه عملیّات والفجر 2، اطلاعات قرارگاه حمزه
سیدالشهداء(ع)، تاریخ 04/05/1362، شماره سری 19787، صص 173 تا 175، شمارۀ سری
019786" و "ص 191 شمارۀ سری 019795"، شمارۀ بازیابی سند 494925» و
«گزارش نوبهای اطّلاعاتی شمارۀ 104 واحد طرح و عملیّات قرارگاه حمزۀ سیّدالشّهداء
علیهالسّلام، مدّت دوره از 26 تیر تا سوّم مردادماه 1362، نامۀ شمارۀ 2302-32/11،
تاریخ 06/05/1362، شمارۀ بازیابی سند 19795».
[13] اجرای آتش
توپخانه منجر به سقوط بالگردهای دشمن، توسط گردان توپخانه 122م.م تیپ 15 امام
حسنمجتبی(ع) و دیدهبان نفوذی این گردان، انجام گرفت.
[14] مرکز اسناد و
تحقیقات دفاع مقدّس سپاه پاسداران، برگرفته از: گزیدۀ اسناد عملیّات والفجر 2، از
تاریخ 11/03/1362 تا 21/06/1362، " نتیجه عملیات والفجر 2، قرارگاه مالک اشتر
به قرارگاه نزاجا در شمالغرب، نامه شماره 152/1/08/201، تاریخ 03/05/1362، ص 168
و 169، سری 019783" و "گزارش نوبهای اطلاعاتی شماره 105 قرارگاه حمزه
سیدالشهداء(ع)، نامه شماره 2347-122، تاریخ 10/05/1362، ص 217 تا 219، شماره سری
019817" و "تشریح ادامۀ عملیّات والفجر 2 در روز ششم مردادماه 1362 با
اجرای عملیّات هلیبُرن نیرو و پاتک سنگین توسّط دشمن، ص 221، شمارۀ سری
023604"، شمارۀ بازیابی سند 494925.
[15] مرکز اسناد و تحقیقات دفاع
مقدس سپاه پاسداران، برگرفته از: مرکز حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس ستاد کل
نیروهای مسلح، جلسات تدوین عملیاتهای دفاع مقدس، تشریح عملیات والفجر 2 از سوی
سردار محمدجعفر اسدی فرمانده وقت تیپ 33 المهدی(عج) و مجری عملیات والفجر 2، باغ
موزه انقلاب و دفاع مقدس، سالن شهدا، تاریخ 6 آبان 1403.
[16] مرکز اسناد و
تحقیقات دفاع مقدّس سپاه پاسداران، برگرفته از: «دستور جزءبهجزء شمارۀ 7 قرارگاه
عملیّاتی مالک اشتر به فرماندهان یگانهای تحت امر، ابلاغیۀ شمارۀ 198/1/08/201،
تاریخ 08/05/1362، شمارۀ بازیابی سند 19804» و «گزیدۀ اسناد عملیّات والفجر 2، از
تاریخ 11/03/1362 تا 21/06/1362، تشریح ادامۀ عملیّات والفجر 2 در روز هفتم
مردادماه 1362 با اجرای عملیّات هلیبُرن نیرو، ص 221، شمارۀ سری 023604، شمارۀ
بازیابی سند 494925».
[17] مرکز اسناد و
تحقیقات دفاع مقدّس سپاه پاسداران، برگرفته از: گزارش چگونگی اجرای عملیات والفجر
2، طرح و عملیات ستاد مرکزی سپاه به مناطق 11 گانه، نامه شماره 1496-30/22-ط،
تاریخ 09/05/1362، شماره بازیابی سند 19812.
دیدگاهی ثبت نشده، شما اولین نظر را بنویسید!