«عملیات نصر»
پس از عملیات شکست حصر سوسنگرد در 26 آبان 1359، مردم،
مقامات و رهبران مذهبی خواستار بیرون راندن عراق از مناطق اشغالی بودند و این
خواست مردم در زمینه تحرک بیشتر ارتش و فعال شدن در برابر ارتش متجاوز دشمن که در
رسانهها، سخنرانیها و خطبههای نماز جمعه مطرح میشد، به مراکز تصمیمگیری از
جمله شورای عالی دفاع منعکس شد. لذا بنی صدر تحت فشار مردم، مقامات و رهبران
مذهبی، ناچار شد که ارتش را وادار به تهیه طرحهای عملیاتی و انجام عملیات نماید.
ابوالحسن بنیصدر، رئیسجمهور وقت و فرمانده کل قوا که پس
از شروع جنگ تحمیلی حضور زیادی در مناطق عملیاتی و به خصوص مناطق جنوبی کشور داشت،
در اوایل دیماه به رئیس ستاد مشترک و فرمانده نیروی زمینی ارتش گفت: «فوراً یک
جایی حمله کنید، همین روزهاست که در شهر راهپیمایی شود که ارتش چرا خوابیده است؟.
یک هفته به شما فرصت میدهم تا در یک جایی به مواضع ارتش عراق حمله کنید». متعاقب
آن ایشان طرح یک عملیات آفندی را به فرماندهی نیروی زمینی ارتش به شرح زیر ابلاغ
کرد:
«به نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران مأموریت داده میشود
که طبق طرح مصوبه شورای عالی دفاع، بلادرنگ در منطقه عمومی اهواز عملیات تعرضی را
هدایت و دشمن را در منطقه کرخهکور- دبحردان منهدم کند و آماده گردد برای طرحهای
تنظیمی آن نیرو، خط مرز را ترمیم و بنا به دستور عملیات تعرضی را به خاک دشمن برای
تصرف هدفهای موصوف بکشاند.» از ایشان سؤال شد منظور از بلادرنگ چیست؟ وی پاسخ
داد: «یعنی ظرف یک هفته باید حمله صورت بگیرد.»
براین اساس، سومین عملیات آفندی ارتش در مناطق عملیاتی جنوب
پس از تهاجم سراسری ارتش بعثی عراق به میهن اسلامی، به نام "عملیات نصر یا
عملیات کرخه کور"، در منطقه هویزه در جنوبغربی شهر سوسنگرد شکل گرفت و
تیمسار فلاحی جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش، بر طراحی عملیات که توسط لشکر 16 زرهی
و نزاجا صورت میگرفت و همچنین اجرای آن نظارت داشت. این عملیات با به کارگیری دو
تیپ از لشکر 16 زرهی قزوین، یک تیپ از لشکر 92 زرهی، استعدادی در حدود 3 گردان سبک
رزمی از نیروهای سپاه پاسداران خوزستان، بسیج و ستاد جنگهای نامنظم و 70 نفر از
نیروهای دانشجوی پیرو خط امام به عنوان نیروی پیاده یگانهای زرهی ارتش، انجام
گرفت.
بر اساس طرح مانور، قرار بود ابتدا شمال و جنوب کرخه کور
پاکسازی شده و پادگان حمید و منطقه جفیر آزاد شوند. سپس طلائیه و کوشک در جنوب
منطقه عملیاتی و بعد از آن خرمشهر آزاد گردیده و نیروها پس از آزادسازی کل منطقه
خوزستان، بنا به دستور، دشمن را در حدفاصل کوشک- شلمچه، در خاک عراق تا شطالعرب
تعقیب کرده، با پاکسازی منطقه عمومی شرق بصره، در کنار این رود استقرار یابند. به
طور کلی، در مرحله اول؛ جفیر و پادگان حمید، در مرحله دوم؛ کوشک و طلائیه و
ایستگاه حسینیه و در مرحله سوم؛ خرمشهر آزاد میشدند و در مرحله چهارم؛ تک به داخل
خاک عراق برای تصرف تنومه در نظر گرفته شده بود.
در این عملیات ارتش با توجه به تجربه ناموفق بودن عملیاتهای
قبلی، پذیرفت بخشی از نیروهای سپاه و بسیج تحت کنترل ارتش، حضور داشته باشند.
سپاهیها و بسیجیها هم که به دنبال فضایی بودند که بتوانند در عملیاتی شرکت کنند،
پذیرفتند. بنابراین، با قرارگاه جنوب که آن زمان داوود کریمی و جانشینش حاجطاهر
آنجا حضور داشتند و اتاق جنگ درست کرده بودند و علی شمخانی فرمانده سپاه خوزستان و
مجید بقایی هم نماینده سپاه در اتاق جنگ لشکر 92 زرهی بود، از این کانال هماهنگی
شد که در سه محور اهواز، کرخه کور در جبهه طراح و هویزه عملیات شود، به این ترتیب
که چون یگانهای ارتش زرهی بودند، سپاه در هر محوری 150 نفر نیروی پیاده در اختیار
ارتش قرار دهد. لذا تیپ 2 لشکر 92 زرهی به فرماندهی سرهنگ امرالله شهبازی که در
منطقه اهواز در محور فارسیات وارد عمل میشد، یک گروه به استعداد 150 نفر از
نیروهای سپاه به فرماندهی محمدجعفر اسدی، این تیپ را کمک میکردند. همچنین گروه دیگری
به فرماندهی علی هاشمی در محور طراح در اختیار تیپ 3 لشکر 16 به
فرماندهی سرهنگ محمد جوادی و گروه سوم به فرماندهی حسین علمالهدی در محور هویزه در اختیار تیپ 1 لشکر 16 به
فرماندهی سرهنگ ایرج جمشیدی قرار گرفت.
مرحله اول عملیات نصر در ساعت 10:00 صبح روز 15 دیماه 1359
مصادف با 28 صفر 1401 سالروز رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص) و شهادت امام
حسن مجتبی(ع)، با اجرای 15 دقیقه آتش تهیه توسط یگانهای پشتیبانی آتش، در روشنایی
روز آغاز گردید. لشکر 16 زرهی به فرماندهی سرهنگ سیروس لطفی با دو تیپ ( 1 و 3 لشکر)
و با استفاده از فاصله خالی 10 کیلومتری بین دو لشکر 9 زرهی و 5 مکانیزه ارتش عراق
در شرق هویزه به مواضع ارتش عراق حمله کرد. در طرح عملیات پیشبینی شده بود که با
توجه به سابقه و تمرین عبور از رودخانه کارون توسط ارتش، تیپ 2 لشکر 92 زرهی هم از
رودخانه کارون در منطقه فارسیات مقابل پادگان حمید، عبور کرده و با لشکر 16 در
جاده جفیر الحاق نماید. تعداد 150 نفر از نیروهای سپاه پاسداران هم به فرماندهی
محمدجعفر اسدی در محور فارسیات در اختیار لشکر 92 زرهی قرار گرفته بود.
لشکر 16 زرهی با اجرای یک مانور احاطهای زرهی، تا حدود ۳۰
کیلومتر به سمت منطقه جفیر پیشروی کرد. تا ساعت 16:00 عصر، حدود 800 نفر نظامی
ارتش بعثی عراق به اسارت درآمده و به عقب تخلیه گردیدند. مرحله اول عملیات با
موفقیت کامل به انجام رسید و همه فرماندهان و مسئولان کشور خوشحال شدند و فکر
آینده عملیات را نکردند. گرچه روز اول عملیات نصر روز شادی و نشاط و خوشحالی برای
همه رزمندگان بود، اما از روز دوم، ضد حملههای سنگین ارتش عراق آغاز شد. اشکال
اصلی در طراحی عملیات نصر این بود که رزمندگان لشکر 16 زرهی نمیدانستند کجا باید
متوقف شوند و خاکریز بزنند و خط دفاعی تشکیل دهند. در واقع با انجام طرحریزی
تعجیلی، شناسایی کافی از زمین و دشمن، برتری توان رزمی دشمن، واقعیات میدان نبرد و
...، مد نظر قرار نگرفته و یگانها بدون خاکریز و خط دفاعی و جانپناه در بیابان
قرار گرفته بودند و دشمن نیز از این فرصت نهایت استفاده را برد.
به هر حال، ارتش عراق که یک تیپ احتیاط زرهی را به همراه
تانکبرها در جفیر مستقر کرده بود، با استفاده از تیپ 10 زرهی گارد جمهوری و با
همکاری تیپ 43 زرهی لشکر 9 زرهی و بهکارگیری موشکهای ضد تانک مالیوتکا و در حالی
که از پشتیبانی هوایی ارتش عراق نیز برخوردار بودند، حملات خود را از ساعت 15:30
عصر روز 16 دیماه آغاز کرد. تیپ 10 زرهی مجهز به تانکهای پیشرفته T.72 ساخت شوروی بود که از نظر سرعت گلولهگذاری و نواخت تیر نسبت به
تانکهای ایرانی برتری داشتند. لذا موفقیتهای قوای خودی ادامه نیافت و لشکر 16
زرهی با برجای گذاشتن 87 دستگاه تانک چیفتن و نفربر به مواضع اولیه خود در شمال رودخانه
کرخه بازگشت. در جریان این ضد حملهها، ارتش عراق موفق شد تانکهای رها شده و سالم
خود را که در عملیات نصر از دست داده بود، بازپس بگیرد.
عدم وجود فرماندهی واحد در صحنه عملیات و همچنین تهاجم و اجرای پاتکهای سنگین
قوای دشمن، باعث از هم گسیختگی جبهه خودی و وارد آمدن تلفات سنگین به نیروها شد.
در این عملیات 160 نفر از رزمندگان اعزامی سپاه از جمله تعدادی از دانشجویان پیرو
خط امام همچون حسین علم الهدی، محمدحسن قدوسی
و حسین خوشنویسان،
به شهادت رسیدند و بیش از ۴۰۰ نفر هم زخمی شدند. بدین ترتیب
روز دوم عملیات نصر، روز غم و اندوه و افسوس برای رزمندگان گردید. در روز 16
دیماه، گردان 283 سوار زرهی هم طبق دستور و بدون اطلاع دادن به رزمندگان سپاه
پاسداران، عقبنشینی کرد و پل نصب شده روی رودخانه کارون را نیز جمعآوری کرد. این
اقدام موجب شد تا رزمندگان سپاه در وضعیت نامناسبی قرار گیرند. نیروی هوایی در
پشتیبانی از عملیات نصر، با 145 سورتی، اقدام به بمباران هوایی و فروریختن 318222
پوند مهمات هوایی روی مواضع دشمن نمود و تعداد 3 فروند هواپیمای تک و پشتیبانی خود
را از دست داد و تعداد 6 نفر از خلبانان آن به شهادت رسیدند. گزارشهای اولیه
سپاه، آمار شهدا و مفقودین را بین 70 تا 90 تن ذکر کرده بود ولی بعد اعلام شد که
140 تن از نیروهای زبده انقلابی داوطلب بسیجی (از جمله عدهای از دانشجویان پیرو
خط امام) و سپاهی، در این ماجرا به شهادت رسیدهاند. در مجموع میتوان گفت که
عملیات نصر در ابتدا یک عملیات آفندی زرهی موفق بود که به علت طرحریزی مبتنی بر
دادههای غیرواقعی و نیز عدم تعادل در توازن رزمی با قوای دشمن، در مواجهه با پاتک
زرهی ارتش عراق، ناکام شد.
اشغال
هویزه
در پی وقایع پیش آمده در عملیات نصر و موفقیتهای اولیه و
دسترسی به عقبه و توپخانه دشمن، ارتش عراق که در روزهای آغازین جنگ به دنبال اشغال
هویزه نرفته بود، با انجام این عملیات، به این منطقه حساس شد. لذا ابتدا جاده
هویزه به سوسنگرد را به تصرف خود درآورد و با این اقدام، عقبه نیروهای رزمنده
مستقر در هویزه را بست و سپس هویزه را از دو طرف مورد تهدید قرار داد. با توجه به
حضور نیروهای خودی در داخل شهر و امکان به شهادت رسیدن آنان، در آخرین ساعات روز
21 دیماه به نیروهای سپاه هویزه و نیروهای مرزی دستور داده شد تا به سوسنگرد
منتقل شوند و شهر تخلیه گردد. لیکن علیرغم محاصره شهر، پاسداران مستقر در شهر تا
اواخر روز 22 دیماه (ساعت 23:00) در شهر ماندند و مقاومت کردند. امیدواری به
رسیدن نیروی کمکی و انجام اقدامات ایذایی علیه دشمن، در شهر تخلیه شده، دو عامل
اصلی باقی ماندن این نیروها در هویزه بود. این نیروها با نرسیدن نیروی کمکی، قبل
از ترک شهر، اطراف شهر را با استفاده از مهمات موجود تله گذاری نموده و سپس فاصله
حدود 28 کیلومتری را به صورت پیاده از کنار رودخانه طی نموده و خود را به سوسنگرد
رساندند. ارتش عراق با توجه به تجارب گذشته از جمله در سوسنگرد و خرمشهر،
گامبهگام و محتاطانه محاصره شهر را از چهار سمت در طول 5 روز با اجرای آتش مداوم
روی شهر، کامل کرد و سپس با تکمیل محاصره شهر و انجام اقدامات تأمینی، وارد هویزه شد
و آن را به اشغال خود درآورد. نیروهای دشمن با اطمینان از نبودن نیروهای مقاومت در
شهر، شروع به غارت منازل مردم کرده و بسیاری از خانههای مردم را تخریب کردند.
بنابراین عملیات نصر نه تنها کمکی به کاهش اشغال سرزمینهای ایران نکرد، بلکه حتی
باعث اشغال حدود 16 ماهه هویزه و روستاهای اطراف آن شد.
بخشی از خاطرات شفاهی سردار احمد غلامپور در خصوص اتفاق پس
از عملیات نصر و اشغال هویزه:
«فردای آن روز اتفاقی افتاد که کاملاً
وضع ما را تغییر داد. عدهای از برادران تبریز به سرپرستی ناصر بیرقی که هر روز
صبح برای شناسایی از سوسنگرد به سمت هویزه میرفتد، آن روز صبح هم رفته بودند.
حدود ساعت 08:00 صبح یکی از همین برادران
هراسان آمد و گفت که در جاده سوسنگرد- هویزه در حال تردد بودیم که عراقیها از
روبهروی یکی از روستاها، خودرو ما را با تیر مستقیم زدند و ناصر بیرقی مجروح شد.
با تلاشی که کردیم، متوجه شدیم ارتش عراق این جاده را بسته و به طرف هویزه برای
اشغال آن میرود. در واقع عملیات نصر در منطقه هویزه، باعث شد عراقیها در این
منطقه احساس خلأ کنند. لحظات حساسی بود چون حدود 50 نفر به خطر افتاده و قتل عام
میشدند. لذا با آنها تماس گرفتیم تا پس از انهدام مهماتهای موجود، از مسیر
رودخانه به سوسنگرد بیایند.»
دیدگاهی ثبت نشده، شما اولین نظر را بنویسید!